بذر دانه های سیا در حزب دموکراتیک خلق افغانستان

جناب عبد الوکیل وزیر خارجه سابق افغانستان در اثر معتبر خویش «از شاهی مطلقه تا سقوط جمهوری دموکراتیک افغانستان»از موج حملات استخباراتی علیه ح د خ ا در زمان سلطنت مرحوم محمد ظاهر شاه سابق یاد دهانی نموده واز چهره سرور منگل به حیث جاسوس سی آی ای یاد آوری نموده است!!
طی سالهای اخیر ،سرور منگل مانند نور احمد نور که یکی از دانش آموخته های آمریکا است ،بگونه ای نقش بارز خود را در جلوگیری از ایجاد حزب واحد موفقانه به انجام رسانید ونگذاشت تا جزایر از هم مجزای حزب زیر سقف واحد کنار آید!!
سرور منگل به حیث معاون صدر اعظم رژیم دموکراتیک که تاحال ظاهرأمانند مرده متحرک مهر سکوت برلب زده بود و هیچگاه نخواست در وزش طوفانهای افغانستان چند سطری را فدای وطن اش نماید،اما یکباره بامرگ سلیمان لایق این نماینده استخبارات جهانی از خواب پیشین برخاسته وبر سفسطه سرای ودروغ های شاخدارتوسل جسته می نگارد:
« سلیمان لایق شاعر وسیاستمداروصل ها بودنه فصلها، آنگاه که عده ای تنگ نظر سمتی وستمی در انباق بازی درون حزبی از هر بهانه ای بهره میبردندـ تا سلیمان لایق را درچشم عده ای خوار وحقیر بسازند، اما سلیمان لایق مردی وارسته واز نسل انقلابیهای بود، که همه عمر پربارش رابه ارمان مردم زرمیدوبعقب نگاه نکرد»
سرور منگل هرگاه اندکی وجدان می‌داشت،باید نوشته لایق را در حقیقت انقلاب ثور تحت عنوان مسئله ملی به یاد می آورد واز هژمونی قومی وافکار شونیستی ضد ملی لایق یاد می‌نمود.این مقاله آنقدر روحیه ضد ملی داشت که هرگاه عبدالرحمان خان شصت درصد ملیت برادر وزحمتکش هزاره را قتل عام کرد،لایق ۹۷ درصد ملیت برادر هزاره را از داشتن جغرافیه بنام افغانستان محروم می دانست!!
سرور منگل در جای دیگری خواسته است تا از سلیمان لایق این چهره جبون ونامرد ،چگوارا بسازد.او با توجه به دوره زندان امین هزیانگونه مینویسد:« بیاد دارم شهامت مردی را که دریکی ازشبهای تار زندان باند امین که دژخیمان برای انتخاب سلاخی به اطاق محبس ما ریختند... این دژخیمان بالایق اشنا بودندوازش پرسیدند: « یک شعر خوب در وصف امین صاحب(منظور حفیظ الله امین)بسرأیدرها می شؤید، نمیدانم چی تعامل دروجود لایق بحرکت امدکه درسیما ووجودش رعشه شعله ورشد، قامت راست وبلند کرد خیره چشم بچشم جلادان شدوبلند جواب داد: « دا غول نخورم.»
کی نمی داند که سلیمان لایق این شاعر دربار،بعد از قیام هفت ثور ،یک شبه تغییر موضع داد و بخاطر حفظ یک کرسی،مکتب وعقیده سیاسی اش را نامردانه زیر پا کرد،در کنار امین خون آشام ایستاد شد و بخاطر تبعید رهبران پرچم فتوا صادر کرد ودر قتل وگرفتاری ۲۵۰۰تن از همرزمان پیشین خود نقش ایفا کرد؟؟
آیا سرور منگل از مدیحه سرای های لایق تحت عنوان «نامه از زندان به پیشوا » که در وصف حفیظ الله امین سروده بود،آگهی ندارد؟؟
چه ارتباط میان سرور منگل وسلیمان لایق وجود دارد؟؟
تباری،سیاسی ویا استخباراتی؟؟
آیا کسی گفته میتواند که بخاطر چه سلیمان لایق در سن هشتاد سالگی به حیث مقام ارشددر دفتر یونامای کابل مقررشد؟؟
آیا او استخدام شده بود تا شعر بسراید ؟؟ویاماموریت سیاسی از طرف سازمان سیا برای لایق سپرده شده بود؟؟
کی نمی‌داند که سلیمان لایق علاوه برضعف های بزرگ سیاسی ،از لحاظ مالی یک انسان فوق العاده فاسد بود.او در زمان تصدی وزارت اقوام و قبایل بخش اعظم بودجه اقوام و قبایل را اختلاس نمود.
پارلمان وقت تلاش کرد تا موضوع اختلاس ۲۷۰ ملیون افغانی لایق را بررسی نماید،اما از طرف نجیب الله هوشدار داده شد.نجیب گفت که با برسی پرونده لایق ،پارلمان را منحل اعلام می‌کند!!
علاوه از فساد مالی ،خانواده لایق دچار فساد شدید اخلاقی نیز بودند، ماجرای رسوای خیانت دختر لایق به شوهرش پسر میر اکبر خیبر شهید در همخوابگی با احمدزی برادر داکتر نجیب الله وسپس قتل او را چگونه باید تعبیر کرد؟؟
لایق برخلاف سروده هایش آنقدر چهره ارتجاعی داشت،که در هفت روز هفت رقم جامه می پوشید.تره کی پرست بود،امینیست شد،کارملیست شد،نجیبیست شد،گلبدنیست شد وافغان ملتیست.او یار مرحوم داوود خان نیز بود!!
لایق آنچه سرود،هرگز عمل نکرد.او یک چهره عوامفریب بود ،نه نطاق.
سخنان او چندان با یک دهقان سرپلوان تفاوت نداشت!!با زبان فارسی شعر سرود اما با فارسی زبانها هرگز آشتی نکرد!!
فهرست خیانت لایق بر ملت ،کشور،حزب اش آنقدر طولانی است که ضرورت چندین کتاب صد جلدی را دارد که درین برگه نمی گنجند اما سرور منگل گستاخانه با خرد جمعی برخورد نموده وسعی کرده است تا از پارچه ذغال سیاه،نور آفتاب تولید نماید!!
اینست سرگذشت ننگین رهبران گمراه حزبی ودولتی که در گنداب قومی شنا می‌کنند!!